خلاصه داستان: جینجر پس از فرار از مزرعه تویدی، پناهگاه جزیره ای آرام برای کل گله پیدا کرده است. اما در سرزمین اصلی، تمام جوجهها با تهدید جدیدی روبرو میشوند و جینجر و تیمش تصمیم میگیرند وارد آن شوند.
خلاصه داستان: به اندازه کافی بد است که دانش آموزان مدرسه شبانه روزی سامانتا و کلارا نمی توانند برای تعطیلات به خانه بروند، اما وقتی یک باند قاتل به درب خانه آنها می رسد - درست در زمان کریسمس - همه چیز تغییر می کند.
خلاصه داستان: یک دانشجو در دانشگاه آکسفورد خود را به دنیای یک همکلاسی جذاب و اشرافی می بیند که او را برای تابستانی که هرگز فراموش نمی شود به املاک گسترده خانواده عجیب و غریبش دعوت می کند.