خلاصه داستان: یک پیانیست و یک هنرپیشه در حالی که در لس آنجلس مشغول به کار هستند، در حالی که تلاش می کنند آرزوهای خود را برای آینده آشتی دهند، عاشق یکدیگر می شوند.
خلاصه داستان: هشت سال از زمانی که "آن الیوت" به خواستگاری مردی جذاب از قشر پایین جامعه جواب منفی داد, می گذرد. حال آن دو مجدد با هم ملاقات می کنند. آیا او شانس مجدد خود برای جذب عشق واقعی را به آغوش خواهد کشید؟
خلاصه داستان: شهر میستیک فالز، ویرجینیا سرشار است از زندگی، عشق، خطر و مشکلات فراوان . پس از اینکه دختری نوجوان توسط دو برادر خون آشام دریده شد, موجودات ترسناکی در این شهر نمایان شدند.
خلاصه داستان: کیت دختر جوانی است که در زندگی اش تصمیمات نادرست فراوانی گرفته. او قصد داشت که خواننده شود اما اکنون در یک فروشگاه کار می کند. هرچند هنگامی که او با فردی به نام تام در این فروشگاه ملاقات می کند زندگی اش زیر و رو شده. این اتفاق به قدری خوب است که باورش برای کیت دشوارمی باشد.
خلاصه داستان: غول سبز سرزمین «خیلی دور» حالا دیگر به میانسالی پا گذاشته است. وی به همراه همسرش فیونا ، و بچه هایشان زندگی بسیار خوب و شادی را سپری می کنند. همه چیز به خوبی و خوشی پیش می رود اما ناگهان با ورود یک موجود پلید، همه چیز بهم می ریزد و ...
