خلاصه داستان: گروهی از مستعمرهنشینهای جوان فضایی در حالی که انتهای یک ایستگاه فضایی متروکه را میچرخانند، با وحشتناکترین شکل زندگی در کیهان روبرو میشوند.
خلاصه داستان: توسط Time Variance Authority به ددپول جایی در دنیای سینمایی مارول پیشنهاد میشود، اما در عوض یک گونه از ولورین را استخدام میکند تا جهان خود را از انقراض نجات دهد.
خلاصه داستان: پس از گذراندن شب با هم در شب فارغ التحصیلی از دانشگاه، دکستر و اما هر سال در همان تاریخ نشان داده می شوند تا ببینند در کجای زندگی خود قرار دارند. آنها در آن روز گاهی اوقات باهم هستند، گاهی نه.
خلاصه داستان: یک مهاجر آمریکایی تلاش می کند تا امپراتوری ماری جوانا بسیار سودآور خود را در لندن بفروشد و با طرح توطئه ها، نقشه ها، رشوه خواری و باج گیری تلاش می کند تا دامنه خود را از زیر دست او بدزدد.
خلاصه داستان: ادی هالستد دارایی بزرگی را از پدرش به ارث می برد، غافل از اینکه این امپراتوری مواد مخدر پیرسون را در برابر امپراتوری قرار می دهد. بدون تجربه جرم، او باید عملیات را به عهده بگیرد یا املاک را از دست بدهد.
خلاصه داستان: جیمی از جدایی اش با دوست دخترش پشیمان است، در حالی که ماریان نیاز به آرامش دارد. در جستجوی شروعی تازه، آنها یک سفر جاده ای غیرمنتظره به تالاهاسی را آغاز می کنند. وقتی آنها با گروهی از جنایتکاران نابکار روبرو می شوند، همه چیز به سرعت خراب می شود ...